تصویر لودکننده

دیوار کوتاه امنیت/”دو نعمت است که قدر آن دانسته نمی‌شود امنیت و عافیت.”

پیامبر گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم: نِعْمَتَانِ مَکْفُورَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِیَهُ: “دو نعمت است که قدر آن دانسته نمی‌شود امنیت و عافیت.”
در خصوص مورد سلامتی یا عافیت بیشتر انسانها کم و بیش دارای تجاربی هستند، تا جایی که در جامعه ما به شکل مثل درآمده است: “قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید”. غیر ممکن است کسی در طول زندگی خود دچار بیماری و سختی‌های آن نشده باشد. بیماریهایی که می‌تواند هم خود بیمار و هم خانواده و نزدیکان او را تحت شرایط بسیار سختی قرار دهد. به همین دلیل هر چند که انسان پس از کسب عافیت در بسیاری از موارد سختی‌های دوران بیماری و نقاهت را زود از خاطر می‌برد و به گونه‌ای رفتار می‌کند که انگار هرگز طعم آن بیماری و سختی را نچشیده، اما در خصوص امنیت موضوع تا حدی متفاوت است.
بسیاری از افراد ممکن است در طول زندگی خود هرگز ناامنی را به آن معنا و مفهومی که شرایط را برای یک زندگی مناسب و معمول از آنها سلب نماید تجربه نکنند، مانند شرایطی که افرادی به دلیل آتش جنگ آواره شده و مجبور به ترک سکونت‌گاه و امکاناتی می‌شوند که شاید در طی چند دهه برای به دست آوردن آنها تلاش کرده‌اند.
شاید همه ما چه در دنیای واقعی و چه در فضای مجازی با این جملات کنایه‌آمیز مواجه شده باشیم: “به جاش امنیت داریم!”، “این بود امنیتتون؟”، و … . اما آیا واقعا این جملات به حقیقتی اشاره دارند؟ یا اینکه فهم افراد در درک واقعیت امنیت دچار اشکال است و یا حتی باید گفت که آیا ممکن است نفع عده ای در اظهار نفهمی آنها باشد؟
شاید هر سه مورد دخیل باشند. در حقیقت امنیت در تمام جهان، لوکس ترین و گرانبها‌ترین کالایی است که یک نظام میتواند برای مردمی که در جغرافیای سیاسی آن ساکن هستند تأمین کند. بدون امنیت هیچ چیزی وجود نخواهد داشت. این کالا در هر کشوری به شکلی خاص تأمین میشود، و ممکن است اقدامی مشابه از سوی کشوری دیگر نهی شود! کشورها یا امنیت یا به شکل درونزاد به وجود می‌آورند، و یا مجبور هستند که هزینه گزافی را برای خرید کالای گرانبهای امنیت بپردازند. امنیت تا زمان نا امنی به چشم نمی‌آید، مانند همان سلامتی، پس چندان عجیب نیست که مردمی که فاقد تجریه “ناامنی” هستند، امنیت موجود را نفی کرده و یا به سخره بگیرند.
برای روشن شدن موضوع، تصور کنید که قرار است کارخانه‌ای در محلی احداث شود. در تمام جهان، با هر سطحی از تکنولوژی، اولین مرحله برای ساخت این کارخانه پی‌ریزی و ایجاد فضایی سوله مانند است که خط تولید بتواند درون آن جای بگیرد. تصور کنید که خط تولید کالای X برترین خط تولید موجود باشد و کالای تولیدی هم بهترین کالا از آن نوع. اما آیا آن خط تولید می‌تواند بدون سقف، ستون و دیوارهایی که به صورت ایستا در بالا و اطرافش قرار دارند به کار خود ادامه دهند؟ قطعا خیر. تمام هزینه‌هایی که برای خرید و راه‌اندازی آن خط تولید بکار رفته در صورت عدم وجود آن چهاردیواری بی‌ارزش و فقط هدر دادن سرمایه خواهد بود. هیچ عقل سلیمی بدون وجود آن بنای اولیه اقدام به سرمایه‌گذاری نخواهد کرد.
امنیت همان دیوار و سقف است، دیوار و سقفی که یک کشور در سایه آن قادر خواهد بود موتور اقتصاد خود را روشن کند. کار آن ستون و سقف به طور مستقیم تولید نیست، بلکه ایجاد یک ضمانت برای پشتیبانی علیه عوامل بر هم زننده فرایند تولید است.
نکته دیگر مطلق یا نسبی بودن امنیت است. امنیت همیشه نسبی بوده و خواهد بود. امنیت در هیچ کشوری مطلق نیست. اگر به واقعیت امنیت‌آفرینی نیروهای مسلح ایران دقت شود، در صورت کنار گذاشتن پیش فرض‌های ذهنی و تعصبات بی‌جا می‌توان درک کرد که چنین امنیتی با توجه به شرایط موجود در هیچ کجای دنیا نظیری ندارد.
در هیچ کجای جهان کشوری با جمعیتی ۸۵ میلیون نفری، با وسعتی مشابه و ناامنی‌های بی‌شمار همان‌گونه که در اطراف ایران وجود دارد را نخواهید یافت که با بودجه نظامی حدود ۵ میلیارد دلاری در حال تأمین امنیت مردمان سرزمینش باشد. در حقیقت اختصاص چنین رقمی با توجه به جمعیت و شرایط موجود، و در عین حال رسیدن به یک چنین امنیت نسبی، تاکنون در جهان هرگز سابقه نداشته است.
‍ اگر کمی وارد جزئیات آماری شویم، شاید این اعداد و ارقام بتواند نتیجه این کار خطیر نیروهای مسلح ایران را بیشتر نمایان کند. ایران با اختصاص ۵ میلیارد دلار بودجه نظامی (رتبه ۴۴ در جهان) برای ۸۵ میلیون نفر، در حقیقت در ازای هر ایرانی حدود ۵۹ دلار در سال هزینه میکند. عربستان سعودی هم با بودجه ای ۴۶ میلیارد دلاری (رتبه ۹ در جهان)، با جمعیت ۳۵ میلیون نفری، حدود ۱۳۱۴ دلار به ازای هر شهروند خود هزینه می‌کند (یعنی بیش از ۲۲ برابر ایران). این عدد برای ایالات متحده آمریکا با بودجه ۷۷۰ میلیارد دلاری (رتبه ۱ در جهان که به جز کمک‌های نظامی اعطایی در طول سال به کشورهای همسو در نظر گرفته شده) و جمعیت حدود ۳۳۰ میلیون نفری، ۲۳۳۳ دلار در ازای هر یک نفر است (۳۹.۵ برابر ایران).
آمار بالا به این دلیل ذکر شده که بسیاری از افراد به اشتباه گمان می‌کنند که بودجه نظامی ایران به شدت بالاست، در حالی که در حقیقت بودجه نظامی ایران نه تنها بالا نیست، بلکه به طور عملی بسیار هم پایین می‌باشد.
نکته پایانی که شاید ذکر آن لازم باشد نحوه هزینه بودجه نظامی است. زمانی که بودجه نظامی اختصاص داده شد، دریافت کننده بودجه باید با دریافت آن امنیت نسبی متعهد شده را فراهم آورد، خواه با ساخت و نگهداری موشک، پهپاد، تانک، جنگنده، ناو، تربیت نیرو و … و خواه با هزینه در فراتر از مرزها. صلاحیت اظهار نظر و تصمیم در مورد اینکه این بودجه در چه محلی هزینه شود، به جز مقامات ارشد نظامی در حوزه شایستگی هیچ کسی قرار ندارد. آنچه که مهم است، خروجی این هزینه است، نه شیوه خرج کردن.
اما آنچه که به وفور در جامعه ایران شاهد آن هستم، وفور اظهار نظرهای غیرعلمی و غیرکارشناسی در حوزه بی‌پناه امنیت است، گویا عده‌ای دیواری کوتاهتر از امنیت را برای تخریب نمی‌یابند. فوتبالیست، بازیگر، اقتصاددان، راننده تاکسی، نانوا، معلم، و … حق خود میداند که در سایه همین امنیت هر آنگونه که میل دارد در مورد این حوزه اظهارنظر کند، اما در مقابل، اظهار نظر هر کسی در خارج از حیطه کاری خود در مورد حرفه‌اش را کاری غیرتخصصی و دخالت قلمداد میکند! اینجاست که میتوان دید دیوار بلند امنیتی که دور تا دور این کشور گسترده شده برای عده‌ای تا چه حد کوتاه است.

مصطفی صحراپیما

به اشتراک بگذارید

یک پاسخ ارائه کنید