تصویر لودکننده

تهی‌سازی، مهمترین حربه دشمن در برابر ایرانی‌ها

«تهی‌سازی» به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین و مهمترین ابزارهای دخالت قدرت‌های ذی‌نفوذ

در هر کشوری، یک سلاح بسیار برّنده و کارآمد است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت.

در طول چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی دشمنان این آب و خاک تلاش ویژه‌ای کرده‌اند.

تا ایران را از عناصر قدرت خالی و به قولی «تهی» کرده و با گرفتن انگیزه‌های

لازم در نهایت کشور را به زیر سلطه خود در بیاورند.

در این جنگ گسترده که

بخش عمده‌ای از آن را دشمن انجام داده و می‌دهد، متاسفانه در بسیاری از

اوقات داخلی‌ها نادانسته و یا دانسته وارد بازی آنها شده

و شرایط را به نفع دشمنان کشور تغییر می‌دهند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عناصر سه گانه تشکیل‌دهنده نظام جدید،

یعنی جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت مورد توجه دشمنان قرار گرفت و

آنها برنامه ویژه‌ای را برای زیر سوال بردن این عناصر سه‌گانه تدارک دیدند.

البته موضوع تهی‌سازی تنها به این عرصه‌ها ختم نشده و شامل همه موارد می‌شود،

برنامه موشکی، حضور منطقه‌ای ایران، خودکفایی در تولید

محصولات مختلف، توانایی هسته‌ای کشور و….

بخش عمده‌ای از فضاسازی دشمن را به خود اختصاص

داده که پرداختن به هر کدام از آنها، خود یک

مبحث متفاوت و مستقل را می‌طلبد.

اما در اینجا بر آن هستم تا

به تهی‌سازی کشور از عناصر سه‌گانه قدرت بپردازم.

جمهوریت، را شاید بتوان رکن هر نظام دمکراتیکی در جهان امروز برشمرد.

دشمنان با درک این مساله که حضور ولی‌فقیه در راس نظام حاکم بر

ایران آنها را برای رسیدن به آرزوهایشان ناکام کرده، تلاش دارند تا وجود

جمهوریت در ایران را زیر سوال ببرند.

زیر سوال بردن شورای نگهبان و نظارت

استصوابی (البته ما هم به این نظارت انتقاداتی داریم چرا که کافی است نگاهی

به برخی از عناصر راه یافته به مجلس شورای اسلامی و درخواست‌هایشان از وزرا

داشته باشید تا متوجه شوید که این نظارت هم کامل نیست) شاید یکی از اصلی‌ترین

محورهای برنامه‌ آنها است. با این استدلال که قدرت انتخاب مردم ایران کم است.

و به گزینه‌های شورای نگهبان رای می‌دهند

و این خلاف دمکراسی!! است می‌خواهند مردم را در مقابل قانون اساسی قرار دهند.

در همین جمهوریت، موضوع دیگر به رهبری باز می‌گردد.

آنها تلاش دارند

تا نظام ایران را دیکتاتوری جلوه دهند و در این مسیر سعی می‌کنند مسیر

حتی ریزترین مسائل را به رهبری نظام ختم کنند. وابسته‌های آنها در حالی

به رهبری حمله می‌کنند

و نظام را دیکتاتوری می‌خوانند که به شکل وقیحانه‌ای

برای یک دیکتاتور شناسنامه‌دار بنام رضاشاه پهلوی آویزان شده‌اند و شعار می‌دهند

(روحت شاد رضاشاه). این میزان از وقاحت را شما در کنار تلاش دشمن برای به

راه انداختن داعیه‌های سلطنت‌طلبانه مانند فرشگرد! و پیدا شدن یک جانور

جدیدی که مدعی بچه شاه دوم پهلوی شده بگذارید تا بدانید که آنها چه

برنامه دقیقی طراحی کرده و عناصر وابسته به خود را به چه شکل سازماندهی کرده‌اند.

اما در مورد اسلامیت نظام، تلاش دشمنان مربوط به این سال‌ها نیست. آنها

در طول چهار دهه گذشته سعی کرده‌اند کشور را از عنصر مذهب خالی کنند.

این تلاش‌ها تا اندازه زیادی به دلیل عملکرد داخلی مقامات موفق بوده است.

زیر سوال بردن قدرت دین در اداره کشور محور فعالیت‌های آنها بوده است.

کافی است تا هر یک از نمادهای حکومت دینی مانند روحانیت یک حرفی بزند

آن را علم کرده و مدت‌ها به آن می‌پردازند.

تهی‌سازی دینی یعنی خالی کردن

معنویت از جامعه و وقتی دشمن بتواند دین را نشانه برود و جوانان مذهبی را جذب کند،

آن وقت تکلیف کشور مشخص است. متاسفانه در این مورد حاکمیت هم اشتباهات

متعددی داشته و فرصت را به دشمن داد تا برنامه‌هایش را بهتر پیش ببرد. نکته اساسی

در این مورد این است که ما در داخل نتوانسته‌ایم به شبهاتی که دشمن شکل می‌دهد به درستی پاسخ دهیم.

در حالی که به دلیل حکومت دینی در کشور بسیاری از موارد به علت حرمت

شرعی در کشور ممنوع است، دشمن تلاش کرد محرمات را با کمترین هزینه

در نزدیک مرزهای کشور بیاورد. در این مورد نیازی به مثال نیست، شما به سفرهای

خارجی ایرانی‌ها توجه کنید تا متوجه شوید که دشمن با استفاده از ابزار تبلیغاتی

خود چگونه محیط پیرامونی را با هزینه‌های اندک جهت حضور جوانان فراهم کرده است.

تلاش برای دین‌گریز کردن مردم، زیر سوال بردن اعتقادات و باورهای آنها و همچنین تلقین

این نکته که هر چه هست زیر سر آخوندهاست و آنها مملکت را لفت و لیس کرده‌اند،

به شکلی روزافزون در جامعه گسترش پیدا کرده و ناکارآمدی برخی از مسوولان هم بر این مساله صحه می‌گذارد.

دشمن تلاش دارد تا جامعه را به شکلی دو قطبی کند،

آنها این روزها هر روز بهانه‌ای جدید برای فراری دادن مردم از

دین و مذهب درست کرده و با استفاده از رسانه‌های خود آن را گسترش می‌دهند. زیر

سوال بردن حج، تلاش برای اختلاف افکندن میان مذاهب اسلامی

از طریق برخی از چهره‌های نفوذی در روحانیت شیعه و همچنین

راه انداختن شبکه‌های مختلف تلویزیونی در حوزه شیعی و اهل سنت

برای تشدید اختلافات و شبهات، همین مساله‌ای که در مورد زائران عراقی در مشهد

تدارک دیده شد و ده‌ها نکته دیگر از این دست که از حوصله این مبحث خالی نشان

از عزم دشمن برای نابودی باورها نزد مردم ایران دارد.

در این مورد بگذارید چند مثال بزنم. در فضای رسانه‌ای دشمنان به شدت تلاش می‌کنند

تا نامگذاری‌ خیابان‌ها، اماکن، سازه‌ها و … توسط دولت و حاکمیت را زیر سوال ببرند.

مثلا می‌گویند چرا ناوچه تولید داخل را جماران نام گذاشتند، یا چرا فلان مدرسه را نام

فلان روحانی انتخاب کردند!! اما اینها نمی‌گویند چرا انگلیسی‌ها ناو هواپیمابر جدید

را به اسم ملکه‌شان صدا می‌زنند یا آن یکی ناو را هم بنام پرنس ولز خطاب می‌کنند،

یا امریکایی‌ها ناو هواپیمابر فورد، جورج بوش و… دارند. متاسفانه توان پاسخگویی

در این مورد در کشور ما بسیار اندک است و این هم ناشی از عوامل متعددی است

که ضرورت دارد در این مورد فکری شود. متاسفانه در این مورد کشور ما به‌شدت مظلوم واقع شده است.

اما در مورد اصل ایرانیت نظام، این نیز یکی دیگر از محورهای تلاش دشمنان کشور است.

آنها به همان میزان که تلاش دارند تا از دین هویت‌زدایی کرده و مردم را از معنویت

و دین خالی کنند، به همان میزان در راستای خالی کردن ایرانی‌ها از هویت ملی خودشان هم تلاش دارند.

این تلاش ابعاد بسیار پیچیده‌ای دارد. در حالی که رژیم پهلوی در یک اشتباه راهبردی تلاش داشت

تا از کشور به قول خودشان عربی‌زدایی کنند، در جمهوری اسلامی دقیقا همان اشتباه راهبردی

به شکل دیگری در حال تکرار است و متاسفانه کسی ابعاد این خطر را به خوبی درک نمی‌کند.

آنها برای این منظور عملا کشور ما را به چند دسته تقسیم کرده و هر یک بدون

درنظر گرفتن مقتضیات زمان و مکان عناصر دیگری را زیر سوال می‌برد.

در طول سالیان گذشته دشمن از طریق ساخت جوک‌های قومی تلاش داشت

تا در ساخت جامعه موزائیکی ایران گسل‌های مدنظر خود را ایجاد کند، این گسل‌ها البته

با هوشیاری مردم و بی‌توجهی آنها راه به جایی نبرد، ولی دشمن که از یک اتاق فکر

منسجم و کارکرده برخوردار است در این زمینه بیکار ننشسته و تلاش دارد تا ایرانی‌ها

از ماهیت وطن‌پرستی و کشور دوستی خالی کنند. این روزها شاید شما به جوانان و

نوجوانانی برخورد کنید که می‌گویند اگر جنگ شود، حاضر نیستند به جنگ بروند،

وقتی می‌پرسید چرا؟ پاسخ‌شان این است: آنهایی که می‌خورند و می‌برند، بروند بجنگند،

اصلا به ما ربطی ندارد. متاسفانه ما نتواسته‌ایم در ساختار فکری بخش بزرگی از جامعه نفوذ پیدا کنیم

و به آنها آموزش‌های لازم را بدهیم، این یعنی جامعه ما یک‌بعدی رشد یافته است.

دشمن در حال تلاش است تا دامنه ایران را به داخل مرزها محدود کند،

آنها با تلقین این مساله که چه ضرورتی دارد که ایران در عراق، سوریه، یمن،

افغانستان، لبنان، فلسطین، آفریقا و… حضور داشته باشد، به مخاطب ایرانی القا می‌کنند

که حکومت پول آنها را دارد در این کشورها هزینه می‌کند. خلاصه کردن ایران، منافع

ملی و مصالح کشور در چارچوب مرزها، یعنی محاصره فکری جامعه. یکی از عناصر مهم

قدرت هر جامعه، تاریخ این کشور است. وقتی دشمن به ما حمله می‌کند مسوولان

خوب یادشان است که از تمدن چند هزار ساله ایران صحبت کنند،

اما یادشان می‌رود به بقیه بگویند که احیانا این تمدن را زیر سوال نبرند.

تهی کردن جامعه ایرانی از هویت ملی و دینی به شکل محسوسی در حال

اثر کردن در جامعه است. اگر این گسل‌ها به گسست و حرف‌ها به عمل تبدیل شوند،

آن وقت دشمن به سادگی اختیار فکر ملت را به دست خواهد گرفت

و هر آنچه را که دوست دارد به مغزها منتقل می‌کند. متاسفانه در

کشور ما به اندازه‌ای که برای هویت دینی حکومت تلاش کرده، برای

هویت ملی تلاشی صورت نداده است. شما یک سریال تاریخی و فیلم سینمایی

که در مورد تاریخ ایران باستان باشد را مثال بزنید. ای کاش مسوولان

ما در این مورد گوشه‌چشمی به چین، ژاپن، کره جنوبی و یا همین هند داشتند

که چگونه مفاهیم ملی را از طریق فیلم به نسل‌های جدید منتقل می‌کنند.

در پایان دوباره تاکید می‌کنم، ما در یک نبرد چند وجهی با دشمن به سر می‌بریم،

اینکه عده‌ای به مذهب و عده‌ای به هویت ملی توهین می‌کنند، دقیقا همان چیزی است که دشمن می‌خواهد.

جعفری

به اشتراک بگذارید

یک پاسخ ارائه کنید