تصویر لودکننده

تحلیل حمله دیشب (حمله به مقرهای موساد و داعش)

پیشرو دیزویی که در حمله موشکی بالستیک ایران جان باخت، کسی بود که وظیفه مدیریت و فروش نفت سوریه که توسط آمریکا و سازمان تروریستی پ‌ک‌ک به سرقت رفته را به همراه نفت های دزدی شمال عراق که توسط خاندان کثیف بارزانی صورت می‌گرفت را بر عهده داشت.
وی یک شخصیت کلیدی برای انتقال بخش زیادی از این نفت ها به همراه نفت باکو به اسرائیل بود.
به این ترتیب نفت سوریه از طریق خط لوله کرکوک یومورتالیک توسط نفتکش ها به اسرائیل فروخته می شد.
از سوی دیگر، فروش نفت به منطقه مخالف پ.ک.ک نیز از طریق ارتباطات دیزویی در ترکیه هماهنگ شده و پول ها جابجا میشد.
نکته مهم و نقش منحصر به فرد پیشرو دیزویی از این جا شروع می‌شود. وی با بخشی از پول حاصل از فروش نفت وظیفه داشت تا شبکه تدارکاتی عظیمی را مهیا کند که وظیفه حمایت کامل از عملیات ها و فعالیت های سازمان های اطلاعاتی و تروریستی غربی از جمله سازمان سیا و سازمان تروریستی موساد را بر عهده داشت.
شبکه تدارکاتی وی در طی چند سال اخیر حتی پا را فراتر گذاشته و وظیفه پولشویی و تامین تدارکات سازمان های اطلاعاتی اسرائیل و سیا در جمهوری جعلی باکو را نیز به عهده گرفته بود.
مشاوران اصلی این فرد تبعه آمریکا و کشورهای غربی بودند که در واقع خود مامور سازمان های تروریستی اطلاعاتی محسوب می‌شدند که تاکنون حداقل ۱۲ نفر آنها در این عملیات به هلاکت رسیده است. پنهان کاری شدید دیشب برای جابجایی جنازه ها و زخمی ها از محل مقر این فرد در اربیل از اهمیت ماجرا خبر می‌دهد و باید منتظر فیلم های پهپادی ایران باشیم تا بشود آمار دقیق تری از هلاکت این جانوران موذی تروریست را برآورد کنیم.
اما این بخش درواقع ضربه اصلی داخلی ایران به پیکر این سازمان عظیم وطویل تدارکاتی تروریست های منطقه بود. حمله گسترده دیشب ایران یک ضربه به بخش خارج این تشکیلات را هم داشت.
با ضربه به گروه های اصلی تروریستی سوریه خصوصا داعش و حزب ترکستان در مرز ترکیه پیام واضحی به دو کشور ترکیه و کشورهای ناتو که مسئول تربیت و به کارگیری این تروریست ها است فرستاده شده است.
پیش از این بارها عرض کردم در زمانی که نظم دنیا در حال تغییر است و یک نظم مستحکم بر دنیا حاکم نیست، سازمان های تروریستی به عنوان بازوی عملیاتی کشورهای تربیت کننده محسوب می‌شوند تا جاییکه در زمان شروع جنگ های گسترده و یا جنگ جهانی تغییر هژمون ها، دیگر مانند نظامیان آن کشورها فعالیت می‌کنند.
در این دوره زمانی آیتم های بازدارندگی سابق برای طرفین دیگر بی معنا می‌شود و شاید تنها آیتم های بازدارنده واقعی توانایی هدف قرار دادن افراد موثر در این جبهه ها برای حذف آنان است.
این زمان دیگر بحث حب جان این افراد یک بازدارندگی بسیار بالایی به کشور می‌دهد.

نکته بسیار مهم این است توجه داشته باشید که ایران به عنوان هژمون جایگزین آمریکا در منطقه با این حملات فقط به آمریکا، برخی از اعضای ناتو و اسرائیل پیام نداد بلکه این حمله یک اعلامیه صریح به ترکیه نیز بود.
خود ترکیه در طی ۴۸ ساعت گذشته یکی دو حمله به زیرساخت های نفتی پ.ک.ک در شمال سوریه انجام داده بود.
درواقع ایران به ترکیه یادآوری کرد که در شمال سوریه و عراق چه می کند؟ سیاست ترکیه با اسرائیل چه عواقبی برایش دارد و چگونه هژمون میانی جدید دنیا یا همان هژمون ایران(و محور مقاومت) در موضوع مبارزه با تروریسم و ​​حذف تامین مالی تروریسم در منطقه تحت حوزه خودش جدی عمل خواهد کرد.
از سوی دیگر با هدف قرار دادن مرز ترکیه در ادلب در فاصله ۱۲۰۰ کیلومتری جنوب غربی ایران نشان داد که ایران به راحتی می تواند اسرائیل را که در فاصله مشابهی قرار دارد هدف قرار دهد و برد موشکی و موجودی آن ها فقط عدد روی کاغذ یا فوتوشاپ نیست.
ایران همچنین به وضوح به همه کسانی که سعی می‌کنند به نوعی در منطقه وارد درگیری های نیابتی آتی آمریکا شوند، نشان دادند که #صبراستراتژیک اکنون شروع به به #حملهاستراتژیک تبدیل شده است.
اگر پاسخ داده شود، پاسخ بیشتری خواهد داشت. دوران صبر استراتژیک برای مقابله با تاثیرات داخلی و ارعاب مردم رو به پایان است.
اگرچه صبر ایرانیان که بخشی از هوش و ذکاوت آنان است همیشه وجود خواهد داشت، زیرا قرار نیست ایران و محور مقاومت در زمین بازی که دشمن طراحی کرده است وارد شوند بلکه امروز دیگر خود ایران به عنوان یک هژمون مستقل ابتدا زمین بازی خود را طراحی می‌کند و دشمن را وادار به بازی در این زمین می‌کند.

یادداشت :میلاد رضایی

به اشتراک بگذارید

یک پاسخ ارائه کنید